فریضهً مکلفیت دربن بست بازیهای سیاسی
انجنـیـر خلیـل الله روًوفـی انجنـیـر خلیـل الله روًوفـی

ازجملهً صدها پرابلم پیچـیده وسردرگمی که درشرایط نا به هنجارکنونی، دولت آنرا درصحنهً سیاست ملـی وبین المللی به نمایش درمی آورد، بعد ازمدتی، با تاًسف دیده شده که جرقهً آن برای همیش یا خاموش ولاینحل باقی می ماند ویا هم اگرحرکتی درمورد صورت میگیرد نتایج آن منفی وغیرسازنده، برای ملت آرمان سوختهً افغانستان ظاهــــــــر گردیده است.

این سخن را میتوان درمسـًلهً جلب واحضاردورهً مکلفیت عسکری که درین روزها موضوع آن برسرزبانها جاریسـت مورد بحث وبازنگری قرارداد.

دربحبوحهً چنین روزگاری که برسر آتشکـــدهً جغرافیای افغانستان ازشـش جهت سنگهـــای آسمانی فروریخته ، درد و شکیبائی مردم پریشانـش به سرحد انفجارنزدیک میشود، جناب رئیس جمهور، بازهم میخواهد گل نوی را ازشوره زار پالیسی سیاست خود، به آب دادن آغازنماید. گلی که بمانند هزاران گل پرپرشـدهً  دیگرازتربیت دست باغبان محـــــروم بوده وریشه اش درصخره وسنگ ، خشکیده وسرانجام داستانش به گمنامی می پیوندد.

به هـمینگونه است طرح جلب واحضارجوانان کشوربه مکلفیــت عسکری که آقای کرزی این مسـًلهً مهـــــم ملـی را به یکبارگی درکنفرانس مونشن آنهم درجلسه ایکه اصلاً آجندای آن ایجاب چنین اعلام ناموجه را نمیکرد، به خورد جامعهً جهانی رساند.

آقای کرزی با این اعلام شـتابزده یکبــاردیگرثابت ساخت، همانگــونه که دراکثرتصامیم وتصاویب حیاتی وسرنوشـت سازکشور، همیشـه خارج ازارادهً مردم وعـدم مشوره با پارلمان ودیگرنهادهای مـدنی عمــل کرده وهـــــررویدادی را مطابق خواست کشورهای ولینعمـت ونیزمشوره با تنی چنـد ازمشاوران ارشـد وسنت گرای قـومی، یکجانبـــه طراحی کرده وبعد آنرا روی صحنه می آورد. اینـبارنیزبدون مراجعه به آرای مردم ویا لااقـل نظرخواهی آگاهان مجرب واهل خبرهً نظامی، پلان جلب واحضارمکلفیت درشرایطی طرح ریزی میشود که ملت دریک تنگنای بد بی سرنوشتی وفقر کمرشکن اقتصادی گرفتاربوده وهنوز ازده ها وصدها آرمان درجه یک حیاتی یک آرمان شان هم برآورده نشده است. ازسوی دیگردرکشور، همین اکنون یک محشرطالب سازی را با هزینهً صدها ملیون دالربکارگرفته اند. پروسه یی که ماهاست روی ستراتیژی آن چه علنی وچه پنهان بشدت کار میشود. ازیکسو امریکا وانگلستان، هریک درپیء اهــداف سیاسی خود، درین معامله درگیر اند، ازسوی دیگرمقامات دولتی، ملت ومملکت سازی را بکنارگذاشته، تنها پلان شبا روزی شان روی این مسـًلهً میچرخد که با امتیازدهی فراوان به طالبان وحزب اسلامی حکمتیار، چگونه آنهارا راضی ساخته و ازطریق سهم بخشی قدرت،چگونه همسوئی وحمایت مطمئن سیاسی آنهارا درآینده های مبهم نسبت به رهبری نظام حاکم جلب نمایند.

 روی همین منظور می بینیم درین روزهای تبدار، زنجرهً  کنفرانسها، جرگه های قومی وهیاهـــوی شوراها، ازلنـــدن گرفته تا آنسوی مرزها که هیچـکس نمیداند ماحصل آن چه چیزی را بمیدان خواهد کشید وبرسر افغانستان بازهـــم چه بلاهائی نازل خواهد شد، بشدت خود ادامه داشته وازهزینهً آسمانی آن پولهای بیشماری به جیب هرسرکردهً قومی، هر دسته وتباری بنام طالب وملیشه های متنفـذ سرحدی سرازیرمیگردد.

مسـًلهً خدمت مکلفیت درحقیقت امر، وجیبهً مقـدسی است که هرجوان وطن میبایست بشکل رضاکارانه وخود جوش در راه خدمت خاک وحفظ شرف مادروطن، موعد معین سربازی را با مورال بلند وطنپرستی ادا کرده ودرآزمونگاه چنین دینی سرفـراز بدرآید.

من بحیث یک کارشناس این عرصه درسالهای پس ازمعاهـــدهً بن که زمینه های تشکیل اردوی ملی به سیسـتم مکلفیت یک ضرورت حیاتی پنداشته میشد، نظریات وپیشنهادات خودرا درچنـدین مطلب به نشررسانیــده بودم. دران زمان این امکانات میسربود که ازهمان لشکرجوانان بیکاروبی روزگاری که یا دروطن اقامت گــزین بودند وبا ازمهــــاجرتهای مرگبار کشورهای همسایه با هزاران آرزو، دوباره بسوی میهـــن آبائی خود برگشته وآمادهً هرنوع کار وجانفـشانی در خاک خود بودند، ساختاراردوی منظم ملی وپلیـس ملی به سیستم مکلفیت رویدست گرفته میشد. با استفاده ازهزینه های سرشارکمکی واستخدام افسران مجرب مسلکی ومتخصصان عرصه های مختلف نظامی که عمداً به حاشیه رانده شده بودند، لیسه های عسکری، دانشگاهای نظامی وسایرکــورس های مستعجل مسلکی، عاجـــل مرمت وبازسازی شـده و تعلیم وتربیهً آن با روحیهً عالی افغانی به پیش برده میشد. که درنتیجه با تطبیـــق چنین پلانی، سـنگپایهً اردوی نوینی به تیپ مکلفیت، درصحنهً دفاعی کشورگذاشته میشد. مگرحال که کار ازکارگذشته ،آقای کرزی به چنین امرسنگین دست درازمیکند که تحقق بخشیدن آن سخت دشوار وازهرامکانی بدور است.

پس ازفروپاشی طالبها آنهمه شور وجذبات ملی واحساس آزادی که درقلبهای مردم جوشان بود وآنهمـه ذوق وتپـشی که بخصوص درمیان جوانان بخاطراعمار وطن ودفاع ازتمامیـت ارضی آن، اوجگیـــــر بود، احیای جلب واحضار دورهً مکلفیت را بصورت خود جوش میسر گردانیده بود. مگربا تاًسف که این مسـًله، نی درکنفرانس بن ونی بعد ازان توجه ودلسوزی کسی را بسوی خود جلب کرد.

این بزرگترین اشتباه حتا خیانتی بود که گردانندگان این کنفرانس از اخضر ابراهیمی گرفته تا کارشناسان نظامی شامل این قرارداد، مرتکب آن گردیده اند. زیرا دران کشمکـش قدرت، هرتنظیـم وهرشاخهً سیاسی تنها بفکرسود بردن بیشتر خود ازدستگاه دولت نو پا بودند، تا اندیشیـدن به مسایل حـــاد ملی.  وهیچکسی ازاهمیـت وایجاد اردوی ملـــی مکلفیـت بحیـث سـتون مستحکم دفاعــی مملکت لب به سخــن نگشود واین مسـًلهً سرنوشت ساز اصلاً تحت الـشعاع ترفنـــدهای سیاسی وبلند اندیشیهای بی بنیاد ملل متحد واهرم داران تنظیمها، که طالبان را دیگریک پدیدهً امحا شده تلقـی مینمودند، قرارگرفت.

 این سرنوشـت افغانستان بود که واقعــاً به بازی سیاسـی گرفته شـد. درغیرآن ایجاد خــدمت مکلفیـت دران روز هــــــا ضرورت به آنقدربغرنجیهای کـــدری واقتصادی ووابستگیهـای شدید نظامی به نیـروی بیگانگان را نداشت، آنگونه که درحال حاضرقوای مسلح ما با این احتیاج ودست نگری تا به گریبان غرق است.

اکنون پـس از نه سال که اوضاع سیاسـی افغانستان کاملاً در جهت دیگری تغییـرکرده وشرایط پرتپـش زمان، برپائــی آنهمه امکانات مساعـد را از بین برداشته است، ازجانب رئیس جمهور صدای جلب واحضار مکلفیت بالا میشود. صدائیکه هرچنــد ازپرنسیب وجیبهً مقـدس سربازی درنظام مکلفیـت انعکاس میکند، ضرورتیکه بویژه در کشورهــای فقیر جهان سوم بماننـد افغانستان که ازعهـدهً تمویل پلیس قراردادی، اردوی اجیر وملیشه های قومی برآمده نمیتــوانند، گزینـش خدمت مکلفیت یگانه بدیلیـست که دردفاع ازامنیت وتمامیت ارضی خود بکارمی بنـدند. امــــا درافغانستان این معضله بشکل دیگری درجریان افتاده که تمویل سیل آسای اردو وپلیس اجیر، بکمک جامعــــهً ملل بویژه امریکا انجام میگیرد وآقای کرزی که بسیاردیر ازجاجنبیده است میخواهـد درپهلوی چنین اردوی پرمصرف، خدمت مکلفیت را با هزینهً بسیارکم آنهم ازقشرغریب وناتوان جامعه ، سروسامان دهـد آنگونه که « هم لعـل بدست آید وهم یارنرنجـد ».

 باچنین حال وهـوای پرتنـش سیاسی که ازجغـرافیای افغانستان بوی افتراق وتجزیه  بمشام میرسـد،  دیگرشوروهیًجان جوانان درقسمت ادای فریضهً عسکری وسایروجیبه های مقدس ملی درمرز وبوم شان، فروکش کرده وبر انگیزه های ملتهب شان آب سرد،  فروریخته شده است. آوازهً خــدمت مکلفیت عسکری، یکباردیگر افسانه های تلخ جلب واحضار اجباری، تلاشیهای کوچه به کوچهً جوانان، گرفتاری وسوق آنها بمحلات تجمع وازآنجا به جبهات جنگ، بخصوص در سالهای پسین حکومت داکتر نجیب الله را درذهنیت جامعه تداعی مینماید. هرچند دردوران داکتر نجیب، اردوی منظــم و قوتهای هوائی که غرش میگ های هــوابازان وطن درگشت زنیهای هـوائی، پوسته ها وسمـچ های میـرام شاه را به لرزه  درمی آورد، درصحنهً دفاعی فعالیت داشـت، مگر ازیکسو ادامهً جنگهای خونین وفـرسایشی  وازسوی دیگـــــر انگیزهً آنکه جنگ برای چی ودرمقابل کیها باید انجام گیرد وخونهای فرزندان غریب ازاقشار ستم زده تا کی درمنفعت وسلامت دیگران، بخاک ریخته شود، شیرازهً اردو را دگرگون ساخت. تاثیرات روانی وشکست مورال پرسونل تا آنجا درسوق وادارهً قطعات رخنه زد که سرانجام باعـث اضمحلال اردو گردید.

امروز طرح ایجاد خدمت مکلفیت اجباری، عیناً  روی دیگرهمان سکه حتا بد ترازان است که بتوان روی آن بمحاسبه نشـست.

در راستای این تصمیم واکنشهای حلقات مختلف جامعه، اعم ازجوانان وکارشـناسان نظامی بصراحت نشان میـدهـد که آوردن این طرح یک بحران دیگری را درکـشورایجاد خواهــد کرد. احیاناً  اگرجلب واحضارمکلفیـت درکشور جنبـــهً تطبیقی پیدا میکند درآنصورت اثربخشی منفی آن دربین جوانان آغازگریک هــرج ومـرج نوینی خواهد شد که اکثریت این قشرآگاه ودرعین زمان بی پناه را ناگزیرخواهد ساخت که به صفوف مخالفان بـپیـوندند.

هـرچنــد بیکاری تودهً عظیــم جوانان، 12 پاس های بازمانده ازتحصیل، کاروانهای مهاجــران برگـشته ازکشورهـــای همسایهً ایران وپاکستان که هرکــدام شـدیداً درفقـرو بیکاری وبی سرنوشـتی دست وپنجه نـرم میکننـد وزندگـی بماننـــد جهنمی دربرابر شان قد راست کرده است، ولی بازهم درشرایط مرگبار کنونی هیچ نوع انگیــــزه یی، احساس و روان شانرا بحرکت وا نمیـدارد که حتا بخاطــــروطن، وطنی که هویت آنرا دگرگــــــون ساخته اند حاضربه خدمت مکلفیـت اجباری گردند.

این یک حقیقت است که انگیزه واحساس را نمیتوان با ترفـندهای سیاسی ویا فـشار، برعـقیـده ووجدان دیگران تحمیــل کرد.  جانبازی درکشوری که ازیکسو درخود کامگی بیگانگان به حقــــارت کشـیده شده وازسوی دیگر شـبکهً مافیــای قدرت، این شاهیـن پرشکسـته را درچنگال دارد، واقعاً تردید برانگیز میشود. زیرا درین حالت فرزندان ثروت وقدرت بی خبر ازهرنوع درد وعذاب ملت رنج کشیدهً ما، بمثابه گلهای سرسـبد چه در داخل وچه درخارج ازکشور نه تنها از خدمت وطن معاف اند که حتا قراردادهای بزرگ را ازدرون پنتاگون درانحصار خود کشیده اند که ازجمله میتوان از حامد جان وردک وتعداد دیگری ازین فرزندان نازپرورآنسوی سواحل آرام، نام برد. همان هائی که همین اکنون از قرارداد های تعمیراتی وتسلیحاتی وزارت دفاع، به صدها ملیون دالر سود برمیدارند. دومرز سخت نا متجانس، که در یکسو غریبه ها غریبتـر میشوند ودرسوی دیگــــرثروتمنـدان درثروت بیکـــران به پیـش میـتازند، حالت وحشتناکی که عدالت الهی را درجایش میخکوب کرده اند.

به یقین که درضمیر ونهاد تبارثروتمند وصاحبان قدرت، واژه های فریضهً مکلفیت، ایثاروجانبازی بخاطردفاع مقـدس ازآرمان مادروطن وتمامیت ارضی کشور، جـزیک سخرهً سـنتی حرف دیگری بیش نیست ودرین میان بقسم گذشته ها

بازهم فــرزندان همان تبارفقیـروبی همه چیز خواهـد بود که درآتش جنگها خواهند سوخت، تباریکه میراث خونبهـــای جنگ ودفاع وطن را همیشه وبی هیچ پاداشی بدوش کشیده وازحیثیت سرزمین خود تا پای جان بدفاع برخاسـته اند.

.

بناءً تشکیـل یک اردوی مجهـزملی « به اشـتباه گرفته نشود که ما فعلاً فاقــد اردوی ملی هستیم » به سیستم مکلفیــت و معتقـد به منافع علیای مملکت، به هیـچ منطقی پا به عرصهً ظهورنخواهـد گذاشت تا آنکه وطن برای همه وطن نشود و اینهمه بیعدالتیهای اسـتخوانسوزجامعه و قوم پرسـتیهای تـبه کن ازریشه نابود نگردد.

به عقیدهً ملت شریف وکوران دیدهً افغانستان، که امروزمیتوانند شاخصه های عوامفــریبی را از وجدانهای پاکنهـاد به  درستی ازهم تفکیک نمایند، اینگونه تصمیمات میان تهی وخودسر، که صرف روی تکتیکهـای موًقـت سیاسی، به نفــع این گــروه داخلی ویا آن قــدرت خارجی مخفیـانه طراحی وبعــد بمنصهً اجرا درآورده میشود، هیچگــونه دردی را دوا نکرده وبجز ازتشدید بحران، دیگرکدام تغییراساسی یی را درراستای ترقی وآسایش مردم به انجام نخواهد رساند.  

    

                                                                         

فبــروری 2010


March 1st, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات